https://fremont.ninkilim.com/articles/a_dying_planet_and_a_forsaken_people/fa.html
Home | Articles | Postings | Weather | Top | Trending | Status
Login
Arabic: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Czech: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Danish: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, German: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, English: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Spanish: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Persian: HTML, MD, PDF, TXT, Finnish: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, French: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Hebrew: HTML, MD, PDF, TXT, Hindi: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Indonesian: HTML, MD, PDF, TXT, Icelandic: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Italian: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Japanese: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Dutch: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Polish: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Portuguese: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Russian: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Swedish: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Thai: HTML, MD, PDF, TXT, Turkish: HTML, MD, MP3, PDF, TXT, Urdu: HTML, MD, PDF, TXT, Chinese: HTML, MD, MP3, PDF, TXT,

سیاره‌ای در حال مرگ و مردمی فراموش‌شده

هیئت بین‌دولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) در سال ۱۹۸۸ تأسیس شد تا ارزیابی‌های علمی دقیق و جامعی از علم اقلیم به سیاست‌گذاران ارائه دهد. گزارش‌های این هیئت اسنادی محتاطانه و مذاکره‌شده هستند: هر کلمه در خلاصه برای سیاست‌گذاران نه‌تنها باید توسط دانشمندان تأیید شود، بلکه دولت‌ها – از جمله آن‌هایی که بیشترین سرمایه‌گذاری را در اقتصادهای مبتنی بر سوخت‌های فسیلی دارند – نیز باید آن را تأیید کنند. این فرآیند به جهان دانش بخشیده، اما توهماتی نیز ایجاد کرده است: این احساس که فاجعه هنوز دور است، عدم قطعیت همچنان زیاد است و زمان هنوز در دسترس است.

حقیقت اما چیز دیگری است. تأثیراتی که IPCC برای پایان این قرن پیش‌بینی کرده بود، اکنون در حال وقوع هستند. بشریت با تهدیدی در آینده روبرو نیست، بلکه در حال تجربه همان فروپاشی‌ای است که زمانی تصور می‌کرد متعلق به فرداست.

و فروپاشی اقلیمی تنها حوزه‌ای نیست که این کوری در آن آشکار می‌شود. از اواخر سال ۲۰۲۳، تخریب مداوم غزه همان ناتوانی در مواجهه با واقعیت را عیان کرده است: همان امتناع از به رسمیت شناختن جنایات در حین وقوع، همان توجیهات برای دفاع‌ناپذیرها، و همان سکوت در جایی که وجدان لازم است. درست مانند اقلیم، آنچه به‌عنوان اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شود، در واقع یک فرآیند است – فرآیندی که می‌توان آن را متوقف کرد، اما در عوض اجازه داده می‌شود که شتاب بگیرد.

سیاره‌ای در حال مرگ و مردمی فراموش‌شده، تراژدی‌های جداگانه‌ای نیستند. آن‌ها علائم یک بیماری تمدنی واحد هستند: تمایل به فدا کردن حقیقت، عدالت و خود زندگی برای حفظ توهم کنترل.

جایی که واقعیت از پیش‌بینی‌ها پیشی گرفته است

سوابق روشن است: IPCC به‌طور مداوم سرعت و شدت تغییرات اقلیمی را دست‌کم گرفته است. در حالی که پیش‌بینی‌های آن عموماً در جهت درست بوده‌اند، واقعیت اغلب با دهه‌ها اختلاف از آن‌ها پیشی گرفته است.

یخ دریایی قطب شمال

دمای جهانی

موج‌های گرما

افزایش سطح دریا

یخچال‌های طبیعی

یخ‌زدایی و متان

محتوای گرمایی اقیانوس‌ها

بارندگی‌های شدید

گردش واژگونی نصف‌النهاری اقیانوس اطلس (AMOC)

آتش‌سوزی‌های جنگلی

فروپاشی اکوسیستم

عقب‌نشینی یخچال‌های طبیعی

اسیدی شدن اقیانوس‌ها

مخازن کربن

عدم تعادل انرژی زمین

نتیجه‌گیری اجتناب‌ناپذیر است: جهان نه سریع‌تر از علم، بلکه سریع‌تر از اجماع محتاطانه IPCC در حال حرکت است.

روش علمی و باند فرود

روش علمی ایجاب می‌کند که وقتی پیش‌بینی‌ها شکست می‌خورند، فرضیات باید اصلاح شوند. با این حال، در علم اقلیم، در حالی که جهت تغییر درست بوده، سرعت و شدت به‌طور مداوم دست‌کم گرفته شده است. به‌جای کالیبراسیون مجدد قاطعانه، گزارش‌های IPCC تردید می‌کنند: «اعتماد پایین»، «توافق متوسط»، «بسیار محتمل تا سال ۲۱۰۰». این زبان به اجماع سیاسی خدمت می‌کند، اما فوریت علمی را خیانت می‌کند.

پیامد این امر مرگبار است. سیاست‌گذاران و عموم مردم اطمینان داده می‌شوند که هنوز زمان باقی است، در حالی که در واقع فاصله توقف ایمن از بین رفته است.

تغییرات اقلیمی روی کاغذ رخ نمی‌دهند؛ این یک فرود با ریسک بالا است.

در حوادث هوایی، توهم حاشیه منجر به تجاوز از باند می‌شود. در اقلیم، همان دینامیک برقرار است. توهمات بودجه کربن و انعطاف‌پذیری مخازن ما را به لبه تجاوز کشانده‌اند. شاید ما قبلاً از نقطه بدون بازگشت عبور کرده باشیم.

سقوط ممکن است به معنای انقراض نباشد، اما به معنای شکست‌های آبشاری در سیستم‌هایی است که ما را حفظ می‌کنند – غذا، آب، سلامت، ایمنی، ثبات.

اقلیم، ریاکاری و بدنام‌سازی مسئولیت‌پذیری

شکست اخلاقی انکار اقلیم و خشونت سیاسی جدا از هم نیستند. آن‌ها به گونه‌ای تلاقی می‌کنند که عمق ریاکاری بشری را آشکار می‌سازد. دولت‌ها و رسانه‌های غربی اغلب مسلمانان را به‌عنوان تهدیدی بدنام می‌کنند و آن‌ها را «تروریست» می‌خوانند. با این حال، همین کشورها اقلیم زمین را بی‌ثبات می‌کنند و بخش‌های وسیعی از جهان – به‌ویژه در مناطق با اکثریت مسلمان در خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب آسیا – را به‌طور فزاینده‌ای غیرقابل سکونت می‌کنند.

طنز اینجاست. انتشار گازهای گلخانه‌ای سرانه در بسیاری از کشورهای مسلمان تنها کسری از کشورهای غربی است. بسیاری از جوامع در این مناطق، چه از روی ضرورت یا طراحی، به پایداری نزدیک‌تر زندگی می‌کنند تا جوامع صنعتی. و در اسلام، خلیفه – مسئولیت‌پذیری برای خلقت – یک ارزش اصلی است. این ارزش اصرار دارد که بشریت مسئول مراقبت از زمین است، نه مجاز به غارت آن. این اخلاق کاملاً با سیستمی که جنگل‌ها، اقیانوس‌ها و جو را برای سود کوتاه‌مدت قربانی می‌کند، ناسازگار است.

وقتی کشورهای غربی کسانی را که ردپای کمتری دارند «تروریست» می‌نامند، در حالی که اقتصادهای خودشان فروپاشی سیاره‌ای را پیش می‌برند، به معنای واقعی کلمه دیگ است که کتری را سیاه می‌خواند. بدتر از آن، این یک اضطراب عمیق‌تر را افشا می‌کند: ارزش‌های مسئولیت‌پذیری و خویشتن‌داری تهدیدی برای نظمی استخراجی هستند که بر انکار، مصرف و سلطه ساخته شده است. تاریخ قضاوت خواهد کرد که چه کسانی تروریست بودند.

نتیجه‌گیری

IPCC دانش ارزشمندی به بشریت ارائه کرده است، اما با پنهان کردن هشدارهای خود پشت اجماع محتاطانه، به سیاست‌گذاران توهم زمانی را داده است که دیگر وجود ندارد. ما مسافران هواپیمایی هستیم که خلبانانش ابزارها را اشتباه خوانده‌اند، باند را بیش از حد تخمین زده‌اند و لغزندگی آسفالت را دست‌کم گرفته‌اند. سقوط اکنون محتمل‌ترین نتیجه است.

اما حتی این حقیقت عمیق‌تر را از دست می‌دهد. ارزش بقای بشریت تنها به این بستگی ندارد که آیا می‌توانیم اقلیم را پایدار نگه داریم. همچنین به این بستگی دارد که آیا می‌توانیم قطب‌نمای اخلاقی خود را دست‌نخورده نگه داریم. تخریب غزه، که از اواخر سال ۲۰۲۳ ادامه دارد، همان آسیب‌شناسی فروپاشی اقلیمی را نشان می‌دهد: جنایاتی که به‌عنوان اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شوند، فرآیندهایی که می‌توانستند متوقف شوند، اما در عوض شتاب گرفته‌اند. همان کوری که پاسخ ما به دریاهای در حال افزایش و جنگل‌های در حال سوختن را بی‌حس می‌کند، پاسخ ما به رنج انسانی را نیز وقتی که از نظر سیاسی نامناسب است، بی‌حس می‌کند.

اگر از آسیب‌پذیران دفاع نکنیم، اگر جنایات را رد نکنیم، دقیقاً چه چیزی را در مبارزه با فروپاشی اقلیمی سعی در حفظ آن داریم؟ تمدنی که خود را تبریک می‌گوید در حالی که هم به سیاره و هم به مردم خود خیانت می‌کند، شایستگی دوام آوردن را ندارد.

بحران اقلیمی نشان می‌دهد که ما باند فیزیکی را به‌وضوح نمی‌بینیم. غزه نشان می‌دهد که باند اخلاقی را نیز نمی‌بینیم. این دو با هم گواهی می‌دهند که تجاوز نه‌تنها قریب‌الوقوع است – بلکه در حال وقوع است. هر دو فرآیند هستند، هر دو هنوز می‌توانند متوقف شوند، اما تنها در صورتی که بشریت شجاعتی را که تاکنون از آن امتناع کرده، پیدا کند.

Impressions: 153